برچسب : نویسنده : fkahff8 بازدید : 236 تاريخ : شنبه 23 ارديبهشت 1396 ساعت: 2:30
برچسب : نویسنده : fkahff8 بازدید : 266 تاريخ : پنجشنبه 21 ارديبهشت 1396 ساعت: 19:59
برچسب : نویسنده : fkahff8 بازدید : 239 تاريخ : پنجشنبه 21 ارديبهشت 1396 ساعت: 19:59
برچسب : نویسنده : fkahff8 بازدید : 239 تاريخ : پنجشنبه 21 ارديبهشت 1396 ساعت: 19:59
و رسیدند به آن دشت جادو. و چوپان گله را از در دشت گذرداد. در گستره ی دشت، گوسفندان یکی یکی از زمین جدا شدند. معلق در هوا-چون کلمات- پرواز می کردند و در آسمان گرم جست و خیز بودند.
چوپان بر زمین ایستاده بود. گریه کنان به گلایه گفت «امّا من این ها را از کوره راه ها گذر دادم و تا این جا آوردم شان» و صدایش در صدای بع بع گوسفندان گم شد.
برچسب : نویسنده : fkahff8 بازدید : 220 تاريخ : شنبه 9 ارديبهشت 1396 ساعت: 12:41
درخت خشک
در آرزوی بهار بود
امّا درختان سبز
در آرزوی چه بودند؟
برچسب : نویسنده : fkahff8 بازدید : 248 تاريخ : شنبه 9 ارديبهشت 1396 ساعت: 12:41
مانند امر مقدّس، چیزهای پوچ نیز ما را از این که درباره شان سخن بگوییم بر حذر می دارند. اولی از آن می ترسد که رازش آشکار شود دومی از آن که دروغش بر ملا.
از این رو در زبان تو نوعی کرختی و تنبلی ایجاد می کند.
هر دو تو را از غذا خوردن باز می دارند. اولی روزه دارت می کند، دومی کم اشتها.
برچسب : نویسنده : fkahff8 بازدید : 224 تاريخ : شنبه 9 ارديبهشت 1396 ساعت: 12:41
برچسب : نویسنده : fkahff8 بازدید : 223 تاريخ : جمعه 1 ارديبهشت 1396 ساعت: 3:48
برچسب : نویسنده : fkahff8 بازدید : 258 تاريخ : جمعه 1 ارديبهشت 1396 ساعت: 3:48
مشق ستاره بودن می کند
هرشب
آب دریاچه
را که سوگند داده بود؟
به چه؟
برچسب : نویسنده : fkahff8 بازدید : 217 تاريخ : جمعه 1 ارديبهشت 1396 ساعت: 3:48